لطفا کمک کنید تا لباس شخصی ها را شناسایی کنیم. اینها همانهایی هستند که هموطنانمان را می زنند و می کشند. مطمئن باشید که اینها هم زندگی دارند و در جامعه رفت و آمد میکنند. با پخش گسترده عکسهایی که از آنها گرفته میشود میتوان آنها را شناسایی کرد. کاری کنیم تا آخر عمرشان قابل پیگرد باشند.
آدرس این وبلاگ را برای تمام ایرانییها بفرستید تا بصورت گسترده در تهران پخش شود. اگر شما این افراد را میشناسید یا اطلاعی از اسم و نشانی آنها دارید و یا عکس جدیدی از لباس شخصی های جدید دارید به آدرس lebasshakhsiha@gmail.com بفرستید.

ستاد تعقیب لباس شخصی ها

Friday, July 10, 2009



فرد شماره 14 با کمک این دوست عزیز شناسایی شد.
نام این فرد محمد جواد بصیرت از فرماندهان پایگاه مقاومت بسیج مسجد لرزاده تهران میباشد.
آدرس محل زندگی وی تهران میدان خراسان پشت فروشگاه قدس کوچه نایب است.
از تمام کسانی که در این محله زندگی میکنند خواهشمندیم تا اگر اطلاعات بیشتری از وی دارند با ما در میان بگذراند

13 comments:

  1. This guy was identified
    http://shirzan.wordpress.com/#iranelection

    ReplyDelete
  2. His Name : Mohammad Javad Basirat
    Tehran Meidan Khorasan, Posh Foroushgah Ghods
    Koocheh Nayeb
    Please verify

    ReplyDelete
  3. سلام، حاجی این امیرفرشاد ابراهیمی(گفتنیها) یه دروغ گوی پستِ بهش اطمینان نکن، ملت رو دست میندازه

    ReplyDelete
  4. چهره و نام برخی از شاخه رسانه ای و بازجویی کودتا http://zedekudeta.blogspot.com/2009/07/blog-post.html

    ReplyDelete
  5. لباس شخصي


    سلام
    به اين وبلاگ يه سري بزنين
    مطالب جالبي از لباس شخصيها گذاشته

    لباس شخصي

    ReplyDelete
  6. Please add these pictures of this killer (new pictures and evidence) including the gun in his hand:

    http://www.goftaniha.org/2009/07/blog-post_10.html

    ReplyDelete
  7. This is a great public service you are providing. Please keep it up.

    ReplyDelete
  8. حرومزاده قاضي سعید مرتضوي را هم بهتر بشناسید
    http://balatarin.com/permlink/2009/7/11/1655239

    ReplyDelete
  9. http://www.mihan.net/64/mihan-64-04.htm

    قاضی مرتضوی اعتراف کرد که لباس شخصی ها به دستور او عمل می کنند!

    دستگيری ها و بازداشت های گسترده روزهای اخير که با ماشين های شخصی و اسپری بيهوش کننده و توسط لباس شخصی ها انجام می شد سرانجام به اعتراف به يک واقعيت بزرگ انجاميد. روز گذشته قاضی مرتضوی دادستان جديد الانتصاب تهران پس از چند روز سکوت و زير فشار خانواده زندانيان و دستگيرشدگان و نمايندگان مجلس و رئيس جمهور اعتراف کرد که اين بازداشتها با احکام وی صورت گرفته است. بدينسان آشکار شد آنچه از آن بعنون نيروهای لباس شخصی و خودسر نام برده می شود و در واقع بخشی از قوه قضائيه و ضابطان و ماموران غيررسمی و غيرقانونی اين دستگاه هستند که مسلح به قمه، چاقو، زنجير، باتوم برقی و کابل، بی سيم و باسيم، نارنجک، گاز اشک آور و اسلحه کمری در شهرها به حرکت درآمده اند و معترض شکار می کنند.
    بعبارت ديگر ضابطين قوه قضاييه از دو بخش تشکيل شده اند:
    بخش نخست يعنی بخش قانونی آن عبارتند از نيروهای انتظامی که زير نظر وزارت کشور عمل ميکند و پليس قضايی است؛ و بخش دوم يعنی بخش غيررسمی و غيرقانونی آن همان لباس شخصی ها هستند، که در کنار سازمان امنيت موازی و غيرقانونی وارد عمل شده اند. شکايت نيروهای انتظامی از لباس شخصی ها، يعنی در واقع شکايت بخش رسمی نيروهای انتظامی از بخش غيررسمی آن تا تکليف آنان روشن شود.
    اين لباس شخصی ها عملا کارمندان غيررسمی و غيرقانونی قوه قضائيه هستند و از نظر تجهيزات و رده سازمانی به همان شکل سازمان دهی شده اند که نيروهای انتظامی. همان ابزارهای نيروی انتظامی، نظير بی سيم و باتوم و گاز اشک آور را در اختيار دارند که در اختيار نيروهای انتظامی است.
    اينکه لباس شخصی ها در ميان نيروهای انتظامی می لولند و يا سعيد عسکر مدام در کنار سردار طلايی قدم ميزند و حتی با او بر سر نحوه عمل مشاجره می کند بی دليل نيست.
    در واقع سعيد عسگر خود را در يک رده اداری و سازمانی با سردار طلايی می داند و بنابراين بخود اجازه می دهد در کنار او باشد و به او راهنمايی و حتی توهين کند. از اينجا می توان فهميد که چيزی بنام لباس شخصی خودسر وجود ندارد، بلکه آنچه وجود دارد آن است که در کنار يک بخش قانونی ضابطان و ماموران انتظامی، در قوه قضاييه يک بخش ديگر نيز عمل می کند که بخش لباس شخصی و غيرقانونی آن است.
    اين است که وزارت کشور دهها بار نام و نشان و عکسهای لباس شخصی ها را در اختيار قوه قضائيه می گذارد، وزارت اطلاعات آنان را شناسايی می کند، شورای امنيت ملی اسامی شان را اعلام و خواهان برخورد با آنان می شود ولی آنان آزادند و آزادانه به کار خود ادامه می دهند. زيرا اصلا قابل تصورو عملی نيست که يک دستگاه ماموران معذور خود را به جرم اجرای دستورات خود محاکمه کند!
    اما پيوند قوه قضائيه با لباس شخصی ها فقط به اينجا ختم نمی شود. در روزهای اخير از درون اين لباس شخصی ها کسانی دستگير يا معرفی شده اند که خود را دانشجوی حقوق يا طلبه می ناميده اند. يعنی اگر حکومت عمری داشته باشد، اين دانشجويان چند سال ديگر بعنوان معاون مرتضوی يا قاضی فلان شهر منصوب می شوند. همان کاری که امروز با باتوم عليه مردم و دانشجويان و نمايندگان مجلس انجام می دهند را چند سال ديگر از طريق تشکيل دادگاه و حکم زندان انجام می دهند.
    قاضی مرتضوی ناگهان از آسمان پيدا نشده تا بعنوان قاضی تعطيل کننده مطبوعات يا دادستان منصوب شود. او گذشته ای داشته و مدارجی را طی کرده، وفاداری و فرمانبری خود را به مافيای قدرت و ثروت قبلا اثبات کرده است. اين گذشته چيزی جز عضويت در همين گروههای چماق و بخش غيررسمی قوه قضائيه نبوده است. او نيز مانند اين چماقدارهايی که دانشجويان بازداشت کرده بودند از زمان دانشجويی کارمند قوه قضائيه تحت رياست آيت الله يزدی و مشاورت اسدالله بادامچيان ( عضو رهبری موتلفه اسلامي) بوده ولی در آن زمان در بخشی ديگر کار می کرده و وظايفی ديگر داشته است.
    اين قصه سردراز دارد و قوه قضائيه هنوز خيال فاجعه آفرينی و برپائی حکومت دارد. مثلا قاضی بيست و چند ساله ای که به محض فارغ التحصيلی از همان مدرسه حقوقی که دستگيرشدگان اخير از آن بيرون آمده اند استخدام می شود و حکم اعدام برای هاشم آغاجری صادر می کند چگونه مورد اعتماد واقع شده است؟ جز اين که از درون همين هيرارشی و سلسله مراتب انصار و لباس شخصی بيرون آمده اند و قبلا در بخش لباس شخصی و غير قانونی قوه قضائيه کار می کرده اند؟
    انتصاب " الهام" پای ثابت سخنرانی های جلسات انصار حزب الله بعنوان سخنگوی قوه قضائيه نيز همين را نشان ميدهد. الهام را بی دليل به سخنرانی های انصار دعوت نمی کنند؛ اگر او از گذشته با اين جماعت پيوند نداشت و عضو حسينيه تيمی انصار نبود که به اين مجالس راه نمی يافت.
    در نتيجه، بين دستگاه قضايی و جريان چماق.
    ...

    ReplyDelete
  10. This comment has been removed by a blog administrator.

    ReplyDelete
  11. بیانیه دوم:

    هموطن غیور
    برای پاسداری از خون شهدای حوادث اخیر بر تک تک ملت ایران واجب است در هر جایی که موسوی را دیدند هر طور که شده خود را به او رسانده و آسیب به وی وارد کنند. تا این مزدور بداند که خون شهدا به این راحتی ها از دستان پلیدش پاک نمی شود
    هر کس در این راه جان خود را از دست بدهد شهید محسوب می شود
    سبز باشید

    ReplyDelete
  12. خفه شو مزدور حرومزاده که خودتو جای حزب سبز جا زدی. حقا که همتون مثل احمدی حرومزاده اید. اسم موسوی هم دیگه از دهن و قلم نجست بیرون نده کثافت حرومی.

    ReplyDelete
  13. سعید به اصطلاح سبز اگه یه بار دیگه از این غلطا بکنی اسم خودت و پدر ت و وجد و آبادت رو لو می دم چون میدونم چه آشغالی هستی

    ReplyDelete